مطالعات زنان
مهناز فرهمند؛ فاطمه فروزنده
چکیده
محرومیت اجتماعی، واقعیتی است که برخی افراد به اندازۀ قابلتوجهی بیشتر از دیگران در معرض آن هستند. در این میان، گروههای جمعیتی متشکل از دختران مجرد در نواحی روستایی، کسانی هستند که بهشدت از محرومیت اجتماعی آسیب میبینند. بر همین اساس، این پژوهش به بررسی جامعهشناختی محرومیت اجتماعی دختران روستایی شهرستان زابل و عوامل ...
بیشتر
محرومیت اجتماعی، واقعیتی است که برخی افراد به اندازۀ قابلتوجهی بیشتر از دیگران در معرض آن هستند. در این میان، گروههای جمعیتی متشکل از دختران مجرد در نواحی روستایی، کسانی هستند که بهشدت از محرومیت اجتماعی آسیب میبینند. بر همین اساس، این پژوهش به بررسی جامعهشناختی محرومیت اجتماعی دختران روستایی شهرستان زابل و عوامل مرتبط با آن پرداخته است. چارچوب نظری پژوهش، نظریه زیبرا، بوردیو، بلوم برگ، و نارایان و روش مورد استفاده، تکنیک پیمایش است. دادهها با ابزار پرسشنامۀ محققساخته و استاندارد بهدست آمده است. جامعۀ آماری پژوهش، دختران روستایی شهر زابل هستند که تعداد 384 نفر بهعنوان نمونه براساس فرمول کوکران و به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای متناسب با حجم pps انتخاب شدهاند. برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. محرومیت اجتماعی در شش بعد محرومیت از ازدواج، محرومیت از شبکه روابط اجتماعی، محرومیت از مشارکت اجتماعی، محرومیت آموزشی، محرومیت اوقات فراغت، و محرومیت فکری، سنجیده شده است. بیشترین محرومیت در بعد محرومیت از ازدواج و کمترین محرومیت در بعد محرومیت اوقات فراغت مشاهده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین متغیرهای مورد بررسی نگرش سنتی والدین، نابرابری جنسیتی، منابع در دسترس اقتصادیـاجتماعی محیط، تحصیلات، و درآمد، با متغیر محرومیت اجتماعی، رابطۀ معناداری وجود دارد. در این میان، متغیر نگرش سنتی والدین، بیشترین نقش را در تبیین متغیر محرومیت اجتماعی ایفا میکند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد که متغیرهای مستقل واردشده به مدل رگرسیون، 36 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده است.
مطالعات فرهنگی
مهناز فرهمند؛ مرتضی دامن باغ
چکیده
احساس تعلق ملی بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی، واژهای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام میشود و جامعه تا اندازهای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعهای قلمداد میشود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان ...
بیشتر
احساس تعلق ملی بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی، واژهای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام میشود و جامعه تا اندازهای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعهای قلمداد میشود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان و مجریان امر، درباره عوامل اجتماعی مؤثر بر آن میتواند گام مؤثری برای شناخت مسائل موجود در جامعه باشد. مقاله حاضر رابطه بین مؤلفههای فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد را بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش، تمام شهروندان 15 تا 65 سالۀ شهر یزد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. روش نمونهگیری نیز بهصورت خوشهای چندمرحلهای بوده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که بین عرفی شدن، مصرفگرایی، و شبکههای اجتماعی مجازی با تعلق ملی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما رابطۀ سن و ترجیحات ارزشی با تعلق ملی، مستقیم و معنادار بوده است. در معادله رگرسیون، متغیرهای مستقل توانستهاند 39 درصد از تغییرات متغیر تعلق ملی را تبیین کنند. بیشترین اثرگذاری بر روی متغیر وابسته (تعلق ملی) بهترتیب متعلق به متغیر عرفی شدن، سن، ترجیحات ارزشی، و مصرفگرایی بوده است.
مهناز فرهمند؛ یاسین خرمپور؛ زهره پارساییان؛ فرزانه ماندگاری
چکیده
طی چند دهه اخیر نهاد خانواده و نظام خویشاوندی، در پی نوسازی و نوگرایی، تغییر و تحولات ژرفی را تجربه کرده است. گذر از سنت به مدرنیته سبب شده است که نهاد خانواده و کارکردهای آن در جامعه ما به شدت دگرگون شود. در همین راستا این مقاله درصدد واکاوی این مسئله است که آیا عناصر نوگرایی در حمایت خویشاوندی خانوادهای شهر یزد نقش داشتهاند؟ یافتههای ...
بیشتر
طی چند دهه اخیر نهاد خانواده و نظام خویشاوندی، در پی نوسازی و نوگرایی، تغییر و تحولات ژرفی را تجربه کرده است. گذر از سنت به مدرنیته سبب شده است که نهاد خانواده و کارکردهای آن در جامعه ما به شدت دگرگون شود. در همین راستا این مقاله درصدد واکاوی این مسئله است که آیا عناصر نوگرایی در حمایت خویشاوندی خانوادهای شهر یزد نقش داشتهاند؟ یافتههای تحقیق حاضر، که با تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه، و نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از 384 سرپرست خانوارهای شهر یزد به دست آمده است، نشان میدهد که پاسخ این سؤال مثبت است. بدین ترتیب بین متغیرهای زمینهای درآمد، سن، و جنس، رابطه معنیداری با حمایت خویشاوندی وجود دارد. در بین مؤلفههای نوگرایی، فردگرایی عمودی، سودگرایی، و عرفیشدن، رابطه معنیدار و معکوسی با حمایت خویشاوندی وجود دارد. همچنین متغیر جمعگرایی نیز رابطه معنیدار و مثبتی با حمایت خویشاوندی نشان داد. اما دو متغیر عقلانیت و فردگرایی افقی رابطهای با حمایت خویشاوندی نداشتند. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که این تحقیق بیش از 17 درصد از واریانس حمایت خویشاوندی در بین خانوادههای شهر یزد را تبیین کرد.